دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 2 -صفحه : 384/ 73
نمايش فراداده

مولا عليه السلام جاى در جاى بر اين حقيقت، پاى مى‏فشارَد و از آنان كه در غدير بوده‏اند، همى مى‏خواهد كه حقيقت را بگويند و از اين‏كه «حقْ» مكتوم بمانَد، جلوگيرى كنند.

براى مولا عليه السلام اين واگويى و اعتراف و گواهى دادنِ شاهدان، بدان سان مهم است كه چون كسانى از گواهى دادنْ تن مى‏زنند ـ كسانى كه هرگز انتظار نمى‏رفت چنان كنند ـ، امام عليه السلام آنان را از سر سوز، نفرين مى‏كند. 1 آيا مى‏توان تصوّر كرد كه اين همه سوز و گداز، تأكيد و تنبّه، و تلاش و روشنگرى براى فراموش نشدن غدير، فقط براى اين است كه پيامبر خدا در جمله‏اى فرموده بود: «على را دوست داشته باشيد و او را يارى كنيد»؟!

آيا مى‏توان تصوّر كرد كه تهديد حاكمان براى به سكوت واداشتن افراد، فقط براى اين بوده است كه نمى‏بايست جمله‏اى از پيامبر صلي الله عليه و آله (كه: «على را دوست داشته باشيد») به گوش‏ها و جان‏ها مى‏رسيد؟! تهديدى كه سبب مى‏شود پس از سوگند امام عليه السلام از ميان انبوهى از كسانى كه در آن هنگامه شگفتْ حضور داشتند، تنها عدّه اندكى پاسخ گويند و بسيارى از سرِ ترس و طمع، لب فرو بندند؟! شگفتا! «چون غرض آمد، هنر پوشيده شد / صد حجاب از دل به سوى ديده شد». 2

سخن معصومان در تفسير حديث

گفتيم آنان كه در آن هنگام حضور داشتند، از جمله: «هر كه من مولاى اويم، اين [على] مولاى اوست»، ولايت و زعامت و امامت را فهميدند و بر اين پايه به مولا عليه السلام درود گفتند و او را ستودند. اديبان و شاعران نيز چنان فهميدند و آن حقيقت

1 -  ر.ك: ص 313 (نفرين على درباره پنهان كنندگان).

2 -  مثنوى مولوى.