دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 2 -صفحه : 384/ 77
نمايش فراداده

1. پيامبر خدا بارهاى بار از «لزوم تمسّك به ثقلين» سخن گفته و آن را عامل «جلوگيرى از گم‏راهى» دانسته بود. در اين وصيّت نيز پيامبر صلي الله عليه و آله بدان ويژگى تصريح كرده است: «نوشته‏اى كه هرگز گم‏راه نشويد».

2. بايد تأمّل و بررسى كرد كه نگاشتن چه چيزى مى‏توانست آن همه عكس‏العمل بيافريند، چندان كه بر پيامبر خدا اهانت روا شود. چه چيز بجز «رهبرى» مى‏توانست تا بدان حد، مخالفت بيافريند و غوغا ايجاد كند، بدان سان كه پيامبر صلي الله عليه و آله با سوز و گداز بگويد: «برخيزيد و از كنار من دور شويد».

3. ابن عبّاس ـ كه هماره با تأسّف شديد و گاه با گريه و اشكِ چشم، از آن روز [روز پنج‏شنبه] ياد مى‏كرد ـ مى‏گويد:

پيامبر صلي الله عليه و آله پس از آن همه غوغا ـ كه هرگز شايسته محضر ايشان نبود ـ فرمود: «به سه چيز، سفارش مى‏كنم: مشركان را از جزيرة العرب بيرون برانيد و نمايندگان را بپذيريد، همان‏گونه كه من مى‏پذيرفتم، و...».

ابن ابى نجيح كه اين روايت را از سعيد بن جُبير نقل مى‏كند، مى‏گويد:

و سعيد، از گفتن سومى ساكت شد. نمى‏دانم از سر عمد، ساكت شد و يا آن را فراموش كرد. نمى‏دانم آن را وا نهاد و يا از يادش رفت. 1 سعيد، فراموش كرده است، يا از بازگفتن آن در روزگار حَجّاج بن يوسف و در زير برق شمشير او، سكوت نموده است و يا اين كه حافظه تاريخ، آن را از ياد برده و به لحاظ مصلحت حاكميت، «حقيقت» را به مسلخ «مصلحت» كشانده است؟

علاّمه سيّد عبد الحسين شرف الدين، نوشته است:

سومين نكته، چيزى جز همان كه پيامبر صلي الله عليه و آله مى‏خواست براى حفظ امّت از گم‏راهى بنويسد، نيست؛ امّا سياست، محدّثان را به فراموشى آن

مسند ابن حنبل: 1 / 477 / 1935.