دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 3 -صفحه : 325/ 145
نمايش فراداده

1087 .الأخبار الموفّقيّات ـ به نقل از زُهْرى ـ: چون گوهر كسرى [پادشاه ايران [را نزد عمر آوردند، او آن را در مسجد نهاد، و هنگامى كه آفتاب بر آن تابيد، چون اخگر آتش درخشيد. پس به مسئول بيت المال گفت: «واى بر تو! مرا از اين آسوده كن و آن را ميان مسلمانان تقسيم كن؛ زيرا نداى درونى‏ام مى‏گويد كه به زودى اين، بلا و فتنه‏اى ميان مردم به پا مى‏كند».

گفت: اى امير مؤمنان! اگر آن را ميان مسلمانان قسمت كنى، به همه نمى‏رسد. [اكنون نيز] هيچ كس آن را نمى‏خرد؛ چون بسيار گران است؛ امّا آن را مى‏گذاريم تا شايد در آينده، خدا بر مسلمانان گشايش دهد و كسى از آنان بتواند آن را بخرد.

[عمر] گفت: «پس، آن را بردار و به درون بيت المال ببر».

عمر كشته شد و آن گوهر به همين حالت بود و چون عثمان به خلافت رسيد، آن را گرفت و زيور دخترانش كرد.

هر دو، نيكو عمل كردند: عمر، آن گاه كه خود و خويشانش را از آن محروم داشت و عثمان، آن گاه كه آن را به خويشانش داد (صله رحم كرد). 1

1088 .تاريخ اليعقوبى: عثمان، بخشنده بود و با مال، صله رحم مى‏كرد و نزديكان و خويشان خود را مقدّم مى‏داشت و در عطاياى [ساير [مردم، مساوات را رعايت مى‏نمود و مروان بن حكم بن ابى عاص و ابو سفيان بن حرب بر او مسلّط بودند. 2

1089 .دول الإسلام ـ درباره شورش بر عثمان ـ: آغاز به خُرده‏گيرى بر عثمان كردند؛ چرا كه اموال را به نزديكان خود مى‏داد و ولايت ايالت‏هاى مهم را به آنان

1 -  الأخبار الموفّقيّات: 612/396، شرح نهج البلاغة: 9/16 .

2 -  تاريخ اليعقوبى: 2/173 .