1763.امام على عليه السلام ـ در عهدنامهاش به مالك اشتر ـ: پس در كار سپاهيان، چنان بنگر كه پدر و مادر در كار فرزندشان مىنگرند، و مباد آنچه كه آنان را بدان نيرومند مىكنى، نزد تو بزرگ نمايد. نيكويىات درباره ايشان، هرچند اندك باشد، خُرد نيايد كه آن نيكى، آنان را به خيرخواهى تو خوانَد و گمانشان را دربارهات نيكو گرداند، و رسيدگى به كارهاى خُرد آنان را به اعتماد وارسى كارهاى بزرگْ وامگذار؛ چرا كه لطف كوچك را جايى است كه از آن بهره برگيرند، و لطف بزرگ را جايى است كه از آن، بىنياز نباشند.
و بايد گزيدهترينِ سران سپاه در نزد تو كسى باشد كه كمك خود را ارزانىشان دارد و از آنچه دارد، بر آنان ببخشايد، آن اندازه كه آنان و كسانشان را كه باز ماندهاند، وسعت دهد، تا عزم آنان در نبرد با دشمنْ يكى شود؛ چرا كه مهربانى تو به آنان، دلهايشان را بر تو مهربان گردانَد، و برترين چشمروشنىِ زمامداران، برقرارى عدالت در شهرها وپديدارشدن دوستى ميانشهروندان است، و دوستى آنان آشكار نشود، مگر هنگامى كه دلهايشان وارسته [از كينه] باشد، و خيرخواهى آنان راست نيايد، مگر اين كه گِرد زمامداران حلقه زنند و از وجود دولتْمردان، احساس سنگينى نكنند و از دراز شدن دولت آنان، به ستوه نيايند.
پس اميدشان را برآر، و ستودن آنان و برشمردن رنج سختىكشيدگان آنها را پيوسته دار؛ چرا كه ياد كردن بسيار از كارهاى نيك آنان، شجاع را برانگيزد و سركش را به كوشش وا دارد. إن شاء اللّه!
آنگاه براى هريك از آنان، رنجى را كه كشيده است، در نظر دار و رنج يكى را به حساب ديگرى مگذار، و در [پاداش [رنجى كه كشيده، كوتاهى مكن، و بزرگى