دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 6 -صفحه : 439/ 114
نمايش فراداده

و دستها برآورده شده‏اند. بار خدايا! ميان ما و دشمن ما به حق داورى كن، كه تو بهترينِ داورانى!».

سپس سه بار گفت: «لا إله إلاّ اللّه‏ و اللّه‏ اكبر!». 1

8 / 2

فرمانِ نبرد

2468.الأخبار الطّوال: آن‏گاه كه محرّم به پايان رسيد، على عليه السلام آوازگَرى فرستاد و او به هنگام غروب خورشيد، در اردوگاه معاويه ندا در داد: «همانا ما دست از نبرد بداشتيم تا ماه‏هاى حرام به فرجام رسند؛ و اكنون چنين شده است و ما همگى سويتان مى‏آييم، كه خدا خيانت‏پيشگان در پيمان را دوست ندارد». 2 2469.تاريخ الطبرى ـ به نقل از جعفر بن حُذَيفه ـ: سپاهيان درنگ ورزيدند تا آن كه فرجامِ ماه محرّم نزديك شد و على عليه السلام به مرثد بن حارث جشمى فرمان داد تا ندا در دهد و او هنگام غروب آفتاب، شاميان را ندا در داد: هلا كه امير مؤمنان به شما مى‏گويد: «همانا با شما مدارا كردم تا به سوى حق باز آييد و توبه كنيد. كتاب خداوندرا بر شما حجّت آوردم و به آن فرا خواندمتان؛ امّا از سركشى دست نكشيديد و حق را اجابت نكرديد. من يكسره به سويتان مى‏آيم كه خدا خيانت‏پيشگان را دوست ندارد».

سپس شاميان، غوغاگرانه به اميران و سَرانِ خويش پناه آوردند. معاويه و عمرو بن عاص برون شدند و فوج‏ها را آراستند و سپاه را آماده ساختند و آتش‏ها برافروختند. على عليه السلام نيز سراسرِ شب را به آماده‏سازى سپاه و فوج‏آرايى پرداخت و خود در ميان ايشان مى‏گشت و به نبرد تشويقشان مى‏كرد. 3

1 -  مهج الدعوات: 127، وقعة صفّين: 477، شرح نهج‏البلاغة: 2/211، ينابيع‏المودّة: 2/11.

2 -  الأخبار الطوال: 171.

3 -  تاريخ الطبرى: 5/10، الكامل فى التاريخ: 2/370، مروج الذهب: 2/387.