خداوند رحمت آورَد بر كسى كه با جان خويش، برادرش را يارى كند و حريفش را به سوى برادرش ميل ندهد تا هم حريف وى و هم حريف برادرش بر آن برادر يكجا يورش برند و از اين رهگذر، سرزنش نصيب خويش سازد و به فرومايگى درافتد.
و چگونه چنين نباشد، حال آن كه آن برادر با دو تن نبرد مىكند و او دست از نبرد شسته، حريفش را با برادرش تنها نهاده، خود از وى گريخته، به او مىنگرد؟ و هر كه چنين كند، خداوند بر او خشم مىگيرد. پس خويشتن را در معرض خشم خداوند قرار ندهيد، كه گذارِ شما به سوى خداوند است و همو فرموده است: "لَن يَنفَعَكُمُ الْفِرَارُ إِن فَرَرْتُم مِّنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذًا لاَّتُمَتَّعُونَ إِلاَّ قَلِيلاً؛ 1 اگر از مرگ يا قتل بگريزيد، آن گريز هرگز سودتان نمىبخشد و آنگاه، جز اندكى، از زندگى بهره نمىگيريد".
سوگند به خدا، اگر از شمشيرهاى دنيا بگريزيد، از شمشيرهاى آخرت نمىتوانيد گريخت. پس، از پايدارى و راستى مدد جوييد كه پيروزى، تنها در پى پايدارى فرود مىآيد؛ و براى خدا، چنان كه حقّ اوست، جهاد كنيد، و هيچ نيرويى نيست، جز با اتّكا به خداوند!». 2
2472.تاريخ الطبرى ـ از قاسم، غلامِ يزيد بن معاويه ـ: عراقيان به ميدان آمده، يازده صف بستند. در روز نخستِ نبرد صفّين، به ميدان رفتند و جنگيدند. آن روز كه چهارشنبه بود، فرماندهِ عراقيان، اشتر بود و فرماندهِ شاميان، حبيب بن
1 - احزاب، آيه 16. 2 -
الكافى: 5/39/4، نهجالبلاغة: خطبه 124 ، وقعة صفّين: 235 ، تاريخ الطبرى: 5/16.