خرده گرفتند. پيامبر صلي الله عليه و آله در نبردى در حال تقسيم غنايم بود و براساس مصالحى غنائم را تقسيم مىكرد. يكى از اين گونه افراد ـ كه جامه تقدّس به تن داشت و مىپنداشت كه عدالتجوىتر از پيامبر خداست ـ پيامبر صلي الله عليه و آله را به عدالت توصيه كرد و تقسيم پيامبر صلي الله عليه و آله را ـ كه بر اساس رهنمودى قرآنى شكل گرفته بود ـ، مورد طعن قرار داد. او كه آثار سجده بر پيشانى داشت و سر را به شيوه مقدّسمآبان آنروز تراشيده بود، با تندى و بلند كردن صدا گفت:
مُحَمَّدُ! وَاللّهِ ماتَعدِلُ!
محمّد! سوگند به خدا كه عدالت نمىورزى.
پيامبر صلي الله عليه و آله كه آثار خشم در چهرهاش پيدا بود، فرمود:
وَيحَكَ! فَمَن يَعدِلُ إذا لَم أعدِل؟!
واى بر تو! اگر من عدالت نمىورزم، پس چه كسى عدالت مىورزد؟
ياران پيامبر صلي الله عليه و آله مىخواستند به جرم اين جسارت به پيامبر خدا، او را بكشند. پيامبر صلي الله عليه و آله مانع شد و فرداى او را در پيشديد مؤمنان نهاد و با عنوان تعمّق، او و همگنانش را به دور از حق معرّفى كرد و فرمود:
سَيَكونُ لَهُ شيعَةٌ يَتَعَمَّقونَ فِي الدّينِ حَتّى يَخرُجوا مِنهُ. 1 او را پيروانى خواهد بود كه در دين سختگيرى مىكنند تا از آن، خارج مىشوند.
در گزارشى ديگر آمده است كه فرمود:
إنَّهُ يَخرُجُ هذا في أمثالِهِ وفي أشباهِهِ وفي ضُرَبائِهِ يَأتيهِمُ الشَّيطانُ مِن قِبَلِ دينِهِم، يَمرُقونَ مِنَ الدّينِ كَما يَمرُقُ السَّهمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ، لا يَتَعَلَّقونَ مِنَ الإِسلامِ بِشَيءٍ. 2
1 - مسند ابن حنبل: 2 /
219. 2 - كنز العمّال: 31587.