دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 7 -صفحه : 344/ 193
نمايش فراداده

اوست. هرگز بر قهرمان بى‏بديل صحنه‏هاى نبرد و چيره‏دست‏ترين چهره گردونه‏هاى سختى و دشوارى، يأس، حاكم نشد. يك‏تنه، خلأها را پُر كرد، سخن‏ها گفت، حماسه‏ها سرود، و راهى را كه در روز اوّل حكومت اعلام كرده بود، تا آخرين لحظه زندگى ادامه داد و دمى آرام نگرفت و فارغ ننشست.

در جامعه‏اى كه بخش عظيمى از خواص و نخبگان آن با امام على عليه السلام همدلى و همراهى نكردند و عوامِ دنباله‏رو آنها، در فضايى آكنده از شبهه جنگ با اهل قبله و نبرد با چهره‏هاى باسابقه و گاه مقدّس‏نما، به سستى و نافرمانى روى آوردند و رزم‏آوران، پس از گذار از سه جنگ خونين بدون غنيمت، كاملاً فرسوده شدند، در هنگامى كه امام عليه السلام برترين ياران خود را از دست داده بود و شبيخون‏هاى مكرّرِ سپاه جهل‏مدار و ارزش‏ستيز معاويه و غارتگرى‏هايش مردم را به ستوه آورده بود، امام عليه السلام با اين‏همه، نستوه ايستاد و بر بسيج مردمان عليه ستمگرى‏ها و جنايت‏هاى معاويه تأكيد كرد و در چنين هنگامه آكنده از يأس و سستى و دلهره، بدون بهره‏گيرى از ابزار خشونت، مردم را براى حضور مجدّد در جبهه نبرد با معاويه بسيج كرد. امام عليه السلام بايد از چه توانِ رهبرى و قدرت مديريت و جاذبه پيشوايى‏اى برخوردار باشد كه در چنين هنگامى هم بتواند بِايستد و در بسيج نيروها تا اين اندازه توفيق يابد؟

آخرين سخنرانى حماسه‏گستر و شورانگيز على عليه السلام كه قبل از اعزام مجدّد نيرو به صِفّين انجام شد، گواه اين مدّعاست. نوف بكالى، چهره ظاهرى امام عليه السلام به‏هنگام ايراد خطبه و سخنان هيجانبار وى و چگونگى آرايش سپاه را چنين گزارش كرده است:

امير مؤمنان، اين خطبه را در كوفه بر ما ايراد كرد، در حالى كه بر سنگى ايستاده بود كه جَعْده، پسر هبيره مخزومى، آن را بر پا داشته بود. جامه‏اى پشمين بر تن داشت و حمايل شمشيرش از ليف خرما و در پايش نعلينى از