ماه تمام من

مریم حیدر زاده

نسخه متنی -صفحه : 50/ 14
نمايش فراداده

خدا كند

دلي كنار پنجره نشسته زار مي زند

و خواب ديده ام شبي مرا كنار مي زند

غروب ها كه مي شود خيال چشمهاي تو

تو را دوباره در دل شكسته جار مي زند

يكي نگاه مي كند يكي گناه مي كند

يكي سكوت مي كند يكي هوار مي زند

و عشق درد مشترك ميان ماست با همه

كسي كه شعر گفته يا كسي كه تار مي زند

درست مثل بازي گذشته هاي شاعري

كه جاي سنگ و گل به دوستش انار مي زند

خدا كند به وعده اش وفا كند كه گفته بود

شبي مرا به جرم عشق خويش دار مي زند