اخلاق اسلامی

احمد دیلمی، مسعود آذربایجانی

نسخه متنی -صفحه : 114/ 45
نمايش فراداده

مفاهيم عام اخلاقى

مراد از مفاهيم عام اخلاقى آن دسته از فضايل يا رذايل اخلاقى اند كه به صورت صفت و ملكه اى نفسانى بوده و اختصاصى به حوزه خاصى از حوزه هاى زندگى انسان ندارد، بلكه بر همه حوزه ها تأثيرگذار است. اين قبيل مفاهيم اخلاقى خود در دو گروه جاى مى گيرند: برخى از آنها نقش هدايت گرى را در سير معنوى و اخلاقى انسان بازى مى كنند و گروهى ديگر صفت نفسانى عمل كننده اند كه در سايه صفت هدايت گر تحقق مى يابند و آثار خاصى را نيز در حوزه رفتار در پى دارند. به اين ترتيب ساختار كلان اخلاق اسلامى را در ناحيه توصيف انسان الهى و خداپسند به شكل زير مى توان ترسيم نمود:

اختار كلى مفاهيم و حوزه هاى اخلاقى

مقام خليفة الهى

(قرب الهى)

حوزه هاى رفتارى

صفات نفسانى

عمل كننده

صفت نفسانى هدايت گر

(ايمان)

فصل اول:صفت نفسانى هدايت گر

همان طور كه گفته شد، اين قبيل صفات نفسانى، روشنگر راه قواى تأثيرگذار در انسان هستند. اصلى ترين مفاهيمى كه به صورت يك صفت نفسانى نيكو و ارزشمند مطرح اند، مفاهيم يقين و ايمان اند كه يقين در خدمت ايمان عمل مى كند. البته مفاهيم منفى و صفات ناپسندى نيز وجود دارد كه در شمار همين صفات نفسانى جاى مى گيرند، ولى چون در اين نوشتار، فضايل محور مباحث است، از رذايل به عنوان موانع يا آفات و پس از شرح فضايل گفتوگو خواهد شد.

ايمان

در ساختار اخلاق اسلامى، ايمان به عنوان عالى ترين صفت نفسانى هدايت گر مورد تأكيد فراوان واقع شده و به همين دليل تحصيل مبادى و مقدمات آن همانند علم و يقين نيز به شدت مورد ترغيب و تشويق قرار گرفته است و ابزارها و راه هايى كه مى تواند آدمى را به اين صفات نفسانى ارزشمند برساند، همانند تفكّر و خواطر والهامات پسنديده، جايگاه ويژه اى در نظام اخلاقى اسلام دارند. در مقابل صفات نفسانى معارض و مانع پيدايش ايمان در آدمى، از قبيل «جهل» اعم از بسيط و مركب، «شك و حيرت»، «جُربزه» و «خاطرات نفسانى نكوهيده» و «وسوسه هاى شيطانى» همواره مورد مذمّت و نهى واقع شده اند.

در باب حقيقت ايمان و شرايط آن از ديرباز گفتوگوهاى دامنه دارى در ميان پيروان مكاتب الهى ـ بهويژه متكلمان مسلمان ـ صورت گرفته است.(1) در قرآن كريم و روايات كه دو منبع اصلى اخلاق اسلامى اند، در بيان اهميت و جايگاه ايمان گفته هاى فراوانى وجود دارد كه خلاصه اى از آن در زير مى آيد.

1. ر.ك: جوادى، محسن: نظريه ايمان در عرصه كلام و قرآن، ص 19 ـ 180.