شیعه در اسلام

سید محمد حسین طباطبایی

نسخه متنی -صفحه : 312/ 107
نمايش فراداده

ولى هر يك از اين پديده هاى واقعيت دار كه در جهان ميبينيم دير يا زودواقعيت را از دست ميدهد و نابود ميشود و از اينجا روشن ميشود كه جهان مشهود و اجزاء آن خودشان عين واقعيت ( كه بطلان پذير نيست ) نيستند بلكه بواقعيتى ثابت تكيه داده با آن واقعيت , واقعيتدار ميشوند و بواسطه آن داراى هستى ميگردند و تا با آن ارتباط و اتصال دارند با هستى آن هستند و همين كه از آن بريدند نابود ميشوند (141) ما اين واقعيت ثابت بطلان ناپذير را ( واجب الوجود ) خدا ميناميم .

نظرى ديگر از راه ارتباط انسان و جهان

راهى كه در فصل گذشته براى اثبات وجود خدا پيموده شد , راهى است بسيار ساده وروشن كه انسان با نهاد خدادادى خود آن را ميپيمايد و هيچگونه پيچ و خم نداردولى بيشتر مردم بواسطه اشتغال مداوم كه بماديات دارند و استغراقى كه در لذائذ محسوسه پيدا كرده اند رجوع بنهاد خدادادى و فطرت ساده و بيآلايش برايشان بسيار سخت و سنگين ميباشد .

از اين روى اسلام كه آئين پاك خود را همگانى معرفى ميكند و همه را در برابرمقاصد دينى مساوى ميداند اثبات وجود خدا را با اينگونه مردم از راه ديگر در ميان مينهد و از همان راهى كه فطرت ساده را از توجه مردم بدور داشته با ايشان سخن گفته خدا را ميشناساند .