فردى و اداره آن مداخله مينمايد چنانكه از جهت زندگى اجتماعى و زمامدارى آن ( حكومت ) مداخله مينمايد .
بنا برجهاتى كه شمرده شد امامت و پيشوائى دينى دراسلام از سه جهت ممكن است مورد توجه قرار گيرد .
از جهت رهبرى و ارشاد حيات معنوى .
شيعه معتقد است كه چنانكه جامعه اسلامى بهر سه جهت نامبرده نيازمندى ضرورى دارد ,كسيكه متصدى اداره جهات نامبرده است و پيشوائى جماعت را در آن جهات بعهده دارد , ازناحيه خدا و رسول بايد تعيين شود .
و البته پيغمبر اكرم (ص ) نيز بامر خدا تعيين فرموده است .
انسان با نهاد خدادادى خود بدون هيچگونه ترديد درك ميكند كه هرگز جامعه انسانى متشكلى مانند يك كشور يا يك شهر يا ده يا قبيله و حتى يك خانه كه از چند تن انسان تشكيل مييابد , بدون سرپرست و زمامدارى كه چرخ جامعه را بكار اندازد و اراده او باراده هاى جزو حكومت كند, و هر يك از اجزاء جامعه را بوظيفه اجتماعى خود وا دارد , نميتواند ببقاء خود ادامه دهد و دركمترين وقتى اجزاء آن جامعه متلاشى شده وضع عموميش بهرج و مرج گرفتار خواهد شد .
بهمين دليل كسيكه زمامدار و فرمانرواى جامعه ايست ( اعم از جامعه بزرگ ياكوچك ) و بسمت خود و بقاء جامعه عنايت دارد , اگر بخواهد بطور موقت يا غير موقت از سر كار خود غيبت كند البته جانشينى بجاى خود