شیعه در اسلام

سید محمد حسین طباطبایی

نسخه متنی -صفحه : 312/ 180
نمايش فراداده

نوع انسان نيز كه يكى از انواع آفرينش است از كليت اين قانون عمومى مستثنى نيست و از راه غريزه واقع بينى و تفكر اجتماعى , در زندگى خود بروش خاصى بايد هدايت شود كه سعادت دنيا و آخرتش را تامين نمايد و بعبارت ديگر بايد يك سلسله اعتقادات و وظائف عملى را درك نموده روش زندگى خود را بآنها تطبيق كند تا سعادت و كمال انسانى خود را بدست آورد و گفته شد كه راه درك اين برنامه زندگى كه بنام دين ناميده ميشود راه عقل نيست بلكه راه ديگرى است كه بنام وحى و نبوت كه در برخى از پاكان جهان بشريت بنام انبياء ( پيغمبران خدا ) يافت ميشود .

پيغمبرانند كه وظائف انسانى مردم را بوسيله وحى از جانب خدا دريافت داشته بمردم ميرسانند تا در اثر بكار بستن آنها تامين سعادت كنند .

روشن است كه اين دليل , چنانكه لزوم و ضرورت چنين دركى را در ميان افرادبشر بثبوت ميرساند , همچنين لزوم و ضرورت پيدايش افرادى را كه پيكره دست نخورده اين برنامه را حفظ كنند و در صورت لزوم بمردم برسانند , بثبوت ميرساند .

چنانكه از راه عنايت خدائى لازم است اشخاصى پيدا شوند كه وظائف انسانى را از راه وحى درك نموده بمردم تعليم كنند , همچنان لازم است كه اين وظائف انسانى آسمانى براى هميشه در جهان انسانى محفوظ بماند و درصورت لزوم بمردم عرض و تعليم شود يعنى پيوسته اشخاصى وجودداشته باشند كه دين خدا نزدشان محفوظ باشد و در وقت لزوم بمصرف برسد .

كسيكه متصدى حفظ و نگهدارى دين آسمانى است و از جانب خدا باين سمت اختصاص يافته , امام ناميده ميشود چنانكه