از مسلمات تاريخ است كه آنحضرت در جنگ خيبر در حمله اى كه بقلعه نمود دست بحلقه در رسانيده با تكانى در قلعه را كنده بدور انداخت (199) .
و همچنين روز فتح مكه كه پيغمبر اكرم (ص ) امر بشكستن بتها نمود بت (هبل )كه بزرگترين بتهاى مكه و مجسمه عظيم الجثه اى از سنگ بود كه بر بالاى كعبه نصب كرده بودند على (ع ) بامر پيغمبر اكرم (ص ) پا روى دوش آن حضرت گذاشته بالاى كعبه رفت و هبل را از جاى خود كند و پائين انداخت (200) .
على (ع ) در تقواى دينى و عبادت حق نيز يگانه بود , پيغمبر اكرم (ص ) در پاسخ كسانيكه نزد وى از تندى على (ع ) گله ميكردند ميفرمايد ( على را سرزنش نكنيد زيرا وى شيفته خداست .
) (201) ابودردا صحابى جسد آنحضرت را در يكى از نخلستانهاى مدينه ديد كه مانند چوب خشك افتاده اى است براى اطلاع بخانه آن حضرت آمد و بهمسر گرامى وى كه دخترپيغمبر اكرم (ص ) بود,درگذشت همسرش را تسليت گفت دختر پيغمبر (ص ) فرمود : پسر عم من نمرده است بلكه در عبادت از خوف خدا غش نموده است و اينحال براى وى بسيار اتفاق ميافتد .
على (ع ) در مهربانى بزير دستان و دلسوزى به بينوايان وبيچارگان و كرم و سخا بفقرا و مستمندان قصص و حكايات بسيار دارد .
آن حضرت هر چه را بدستش ميرسيد در راه خدا به مستمندان و بيچارگان ميداد و خود با سختترين و ساده ترين وضعى زندگى ميكرد.
آن حضرت كشاورزى را دوست