شیعه در اسلام

سید محمد حسین طباطبایی

نسخه متنی -صفحه : 312/ 207
نمايش فراداده

نميكند كه آن روز , در برابر امام حسين (ع ) يك راه بيشتر نبود و آن همان كشته شدن بود و بيعت يزيد كه نتيجه اى جز پايمال كردن علنى اسلام نداشت , براى امام مقدور نبود .

زيرا يزيد با اينكه احترامى براى آيين اسلام و مقررات آن قائل نبود , و بند و بارى نداشت , به پايمال كردن مقدسات و قوانين اسلامى بيباكانه تظاهر نيز ميكرد .

ولى گذشتگان وى اگر با مقررات دينى مخالفت ميكردند , آنچه ميكردند در لفافه دين ميكردند و صورت دين را محترم شمرده با يارى پيغمبر اكرم (ص ) و ساير مقامات دينى كه مردم براى ايشان معتقد بودند , افتخار مينمودند .

و از اينجا روشن ميشود كه آنچه برخى از مفسرين حوادث گفته اند كه اين دو پيشوا( امام حسن و امام حسين ) دو سليقه مختلف داشتند و امام حسن مسلك صلح را ميپسنديد بخلاف امام حسين كه جنگ را ترجيح ميداد چنانكه آن برادر با داشتن چهل هزار مرد جنگى با معاويه صلح كرد و اين برادر با چهل نفر بجنگ يزيد بر خواست , سخنى است نابجا .

زيرا ميبينيم كه همين امام حسين كه يكروز زير بار بيعت يزيد نرفت ده سال درحكومت معاويه مانند برادرش امام حسن ( كه او نيز دهسال با معاويه بسر برده بود ) بسر برد و هرگز سر بمخالفت برنداشت و حقا اگر امام حسن يا امام حسين با معاويه ميجنگيدند كشته ميشدند و براى اسلام كمترين سودى نميبخشيد و در برابر سياست حق بجانبى معاويه كه خود را صحابى و كاتب وحى و خال المؤمنين معرفى كرده و هر دسيسه را بكار ميبرد , تأ ثيرى نداشت .

گذشته از اينكه با تمهيدى كه داشت ميتوانست آنانرا بدست كسان خودشان بكشدو خود بعزايشان نشسته بمقام خونخواهى بيايد چنانكه با خليفه سوم نظير همين معامله را كرد .