در بحث نبوت و امامت اشاره كرديم كه بموجب قانون هدايت عمومى كه در همه انواع آفرينش جارى است , نوع انسان به حكم ضرورت با نيروئى ( نيروى وحى ونبوت ) مجهز است كه او را بسوى كمال انسانيت و سعادت نوعى راهنمائى ميكندو بديهى است كه اگر اين كمال و سعادت براى انسان كه زندگيش زندگى اجتماعى است , امكان و وقوع نداشته باشد اصل تجهيز لغو و باطل خواهد بود و لغو در آفرينش وجود ندارد .
و با بيانى ديگر بشر از روزى كه در بسيط زمين سكنى ورزيده پيوسته در آرزوى يك زندگى اجتماعى مقرون بسعادت ( بتمام معنى ) ميباشد و باميد رسيدن چنين روزى قدم بر ميدارد و اگر اين خواسته تحقق خارجى نداشت هرگز چنين آرزو و اميدى در نهادوى نقش نميبست چنانكه اگر غذائى نبود گرسنگى نبود و اگر آبى نبود تشنگى تحقق نميگرفت و اگر تناسلى نبود تمايل جنسى تصور نداشت .