تعلیم و تربیت در اسلام

مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 130/ 50
نمايش فراداده

كه شعر را در خدمت هدف خودش قرار داده نه اينكه آن را به عنوان يك هنر هر جا كه شد مصرف كند . قرآن مي گويد : ا لم تر انهم في كل واد يهيمون . در واديهاي مختلف حيران اند ، يك روز مدح اين ، يك روز مدح آن ، يك روز در اين موضوع ، يك روز در آن موضوع ، يك روز يك چيزي را مدح مي كند ، روز ديگر همان چيز را مذمت مي كند ، كه مظهر تام و تمام بي مسلكي است . ولي الا الذين آمنوا مگر شعراي با ايمان و به قول ما مسلكي و هدفدار كه شعرشان در خدمت ايمانشان است . امروز اگزيستانسياليستها مي گويند ادبيات متعهد ، شعر متعهد .

حرف قرآن تقريبا همين مطلب است ، با شعر مخالفت مي كند مگر با شعر متعهد : الا الذين آمنوا و انتصروا من بعد ما ظلموا مگر آنانكه مظلوم واقع شدند و با شعر دارند انتصار مي كنند و كمك مي خواهند ، يعني شعري كه شعار يك مظلوم است در برانگيختن مردم عليه ظالم . در اينجا هم تعبير قرآن تعبير مطلق و اعمي است [ و اختصاص به مرد يا زن ندارد ] . همچنين اميرالمؤمنين در تعبيراتشان در نهج البلاغه دارند كه : لا يمنع الضيم الذليل و لا يدرك الحق الا بالجد ( 1 ) . مي فرمايد آدم ذليل و زبون هرگز نمي تواندضيم - يعني خواري و ذلت ظلم - را از خودش دفع كند ، و به حق نتوان رسيد مگر با جديت و تصميم . اينها به تعبير اصوليون يك عموماتي است كه آبي از تخصيص است . اصوليين يك حرف بسيار زيبا و خوبي دارند ،

1. خطبه . 29 .