تعلیم و تربیت در اسلام

مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 130/ 6
نمايش فراداده

4 بحار . 206 / 1 . 5 سوره جمعه ، آيه . 2 [ او كسي است كه در ميان مردم امي رسولي را از خودشان مبعوث كرد تا آيات او را بر آنها بخواند و آنان را تزكيه كند و كتاب و حكمت را به آنها بياموزد ] . مقصود از كتاب هر چه هست ، مطلق كتاب است [ يا قرآن ] بالاخره كتاب و حكمت با يكديگر توأم شده است . " حكمت " دريافت حقيقت است و در اين بحثي نيست . بحث اينكه چي حكمت است و چي حكمت نيست بحث صغروي است .

هر دريافت حقيقتي را حكمت مي گويند . يؤتي الحكمة من يشاء ، ومن يؤت الحكمة فقد اوتي خيرا كثيرا ( 1 ). پس در اين جهت كه اسلام به طور كلي دعوت به تعليم و تعلم كرده است ، يعني هدف اسلام و جزء خواسته هاي اسلام عالم بودن امت اسلامي است بحثي نيست ، " طلب العلم فريضة علي كل مسلم " از مسلمات احاديث نبوي است ، و " مسلم " در اينجا خصوصيت ندارد و مقابل " مسلمه " نيست( 2 ) .

1. سوره بقره ، آيه . 269 [ خدا به هر كس كه بخواهد حكمت مي دهد ، و كسي كه به او حكمت داده شد ، خير فراواني به او عطا شده است ] .

2. اصلا صيغه مذكر در زبان عربي براي خصوص مرد وضع نشده . صيغه مذكر وقتي كه در مقابل مؤنث قرار بگيرد اختصاص به مرد دارد ، ولي وقتي كه مقابل مؤنث قرار نگيرد معمولا براي اعم است ، مثل مواردي كه در قرآن آمده : قل هل يستوي الذين يعلمون والذين لا يعلمون ( 1 ) . آيا در اينجا مقصود از الذين يعلمون اينست كه مرداني كه مي دانند ، .