حوزوى را جهشى فرا گرفت. ثانياً، با آنكه همه آموختههايش، متفرّقه و ناپيوسته بود، عميق و دقيق بود. ثالثاً، همه آنچه را كه آموخت، در طول حياتش تجربه و پياده كرد. از اين رو، پيش از انقلاب، وقتى معلّم بود، به راستى، معلّم نمونه بود، او براى تدريس 22 ساعت رياضى، از جان و دل مايه مىگذاشت. براى كسب معاش، حقّ التدريس خصوصى نمىپذيرفت، امّا براى هر ساعت درس و دقايق حضور در كلاس، طرح و برنامه داشت. او نه تنها معلّم رياضى شايسته بود كه شايستهترين معلّم عملى اخلاق، نظم، آراستگى، ساده زيستى، حرمت و احترام به حقوق الهى و انسانها بود. وقتى انقلاب شد، با آن سابقه مبارزاتى و جامعيّت در خصلتهاى انسانى ـ الهى، نامش بر سر زبانها افتاد و از ساير پيشگامان نهضت پيش افتاد و هنگامى كه نخست وزير شد و اختيارات اجرايى وى افزايش يافت، در پيمان خدمت صادقانه به ملّت براى كنترل تورّم پا پيش گذاشت و در قدم اوّل، از خود مايه گذاشت و حقوق ماهيانه خويش و اعضاى دولتش را ـ با آنكه زمان دولت موقّت آقاى مهندس بازرگان حدود بيست هزار تومان بود، به كمترين سطح ـ يعنى، هفت هزار تومان ـ پايين آورد و عملاً محبوبيّتش را مضاعف ساخت.
دومين ويژگى آن شهيد اين بود كه شرط تصدّى مديريّت كشور را بر اساس دو توان ـ تقوا و تخصص ـ قرار داد و معيار خدمت در شغلهاى حسّاس را با داشتن اين دو خصوصيت اعلام كرد. تا آن روز ـ قبل از انقلاب ـ مهمترين ملاك پستهاى كليدى كارگزاران، به نسبت نزديكى زنجيرهاى با رژيم شاه و دربار او و تحصيل رضايت وابستگان به شاه بود و اگر در مواردى، افرادى غير متقّى از تخصص و لياقت فردى برخوردار بودند، ولى در آن حد كه عوامل ساواك از او نكته ضعفى در ضدّيت با رژيم نداشتند، براى انتصاب در