1ـ كسى كه زمين با ساختمانى را وقف مسجد, پل , راه و مانند آن بنمايد و در اختيار مردم بگذارد. و مردماز آن استفاده كنند ; مثلا عده اى در آن مسجد نماز بخوانند يا از آن پل يا راه عبور كنند, كافى است و جزو اموال موقوف به حساب مى آيد. 1
2ـ واقف بايد مال وقف شده را به متولى وقف يا حاكم اسلامى تحويل دهد و اگر قبل از تحويل بميرد, وقف باطل مى شود و آن مال نيز به وارث مى رسد. 2
3ـ پس از آن كه مالى را وقف كرد واقف نمى تواند عنوان آن را تغيير دهد ; مثلا وقف براى حسينيه را به وقف براى مسجد تغيير دهد. 3
4ـ واقف مى تواند, خود يا شخص ديگرى را ضمن وقفنامه متولى قرار دهد, يا حق بر كنارى متولى را براى خودش شرط كند. 4
1ـ اگر واقف متولى مشخص كرده باشد, همان شخص متولى وقف است .
2ـ متولى مشخص نكرده و وقف عام است , حاكم اسلامى يا نمايندهء او متولى وقف مى باشد. و در وقف خاص نيزدر امورى كه به مصلحت وقف و مراعات حال نسلهاى بعدى است ; مثل تعمير و حفظ اصل آن , اختيار با حاكم اسلامى است . ولى نسبت به بهره ورى كردن و اصلاحات جزيى كه بهره دهى آن متوقف بر آنهاست . مثل حفر جوى ولايروبى آن و درو كردن محصول , تصميم با موقوف عليهم است . 5
1 ـ همان، ص 63، م 3. 2 ـ همان، ص 64، م 8 و م 14. 3 ـ تحرير الوسيله، ج 2، ص 74 و 69. 4 ـ همان، ص 82، م 79. 5 ـ همان، ص 84، م 87.