جلوه های بلاغت در نهج البلاغه

محمد خاقانی

نسخه متنی -صفحه : 225/ 142
نمايش فراداده

و حركت در خورشيد تصور مى شود نه در چراغ حقيقى و اين قرينه قبل از توريه بكار رفته است.

قرينه مبينه بعد از توريه مانند بيت زير:

  • ارى ذنب السرحان فى الافق ساطعا فهل ممكن ان الغزاله تطلع

  • فهل ممكن ان الغزاله تطلع فهل ممكن ان الغزاله تطلع

معنى بعيد ذنب السرحان، نور فجر [ ذنب السرحان: فجر كاذب- المنجد. ] و "ساطعا" ملايم آن است و معنى بعيد "غزاله". خورشيد و ملايم آن يعنى "تطلع" پس از آن قرار گرفته است و معنى قريب "سرحان" گرگ و معنى قريب "غزاله" آهوست.

به نظر اين جانب، مناسبتر آن است كه عنوان توريه ى مجرده منحصر به مواردى باشد كه ملايم معناى بعيد در جمله ى مذكور باشد و توريه مرشحه به همان شكل مذكور باشد يعنى توريه همراه با ملايم معناى قريب و توريه ى بدون ملايم يا توريه اى كه همزمان با آن ملايم معنى قريب و معنى بعيد ذكر شده است، توريه مطلقه ناميده شود.

بدينسان اين تسميه با انواع سه گانه ى استعاره ى مجرده و مرشحه و مطلقه هماهنگى مى يابد بويژه اگر توجه شود كه در استعاره، قوت سخن از نظر بلاغت و ميزان نزديكى با معناى مجازى به ترتيب استعاره مرشحه، استعاره مطلقه و استعاره مجرده دارا است و در اينجا نيز قوت كلام را از نظر ميزان نزديكى با معناى قريب به ترتيب توريه مرشحه، توريه مطلقه و توريه مجرده دارا خواهد بود.

يادآورى: در مورد فرق بين توريه و كنايه و استعاره بايد توجه داشت كه مدار در كنايه بر ملازمت و در استعاره بر مشابهت و در توريه بر اشتهار است و يك لفظ مى تواند با توافر شرايط همزمان مصداق توريه و استعاره باشد اما اجتماع توريه و كنايه ممكن نيست. [ براى توضيح بيشتر مراجعه شود به: منهاج البراعه ج 1 ص 166. ]