برويد توى مسجدهايتان بايستيد نماز بخوانيد! چه كار داريد به اين كارها؟
اينهايى كه مىگويند كه هر عَلَمى بلند بشود و هر حكومتى، خيال كردند كه هر حكومتى باشد اين بر خلاف انتظار فرج است. اينها نمىفهمند چه دارند مىگويند. اينها تزريق كردهاند بهشان كه اين حرفها را بزنند. نمىدانند دارند چى چى مىگويند. حكومت نبودن، يعنى اينكه همه مردم به جان هم بريزند، بكشند هم را، بزنند هم را، از بين ببرند، بر خلاف نص آيات الهى رفتار بكنند. ما اگر فرض مىكرديم دويست تا روايت هم در اين باب داشتند، همه را به ديوار مىزديم؛ براى اينكه خلاف آيات قرآن است. اگر هر روايتى بيايد كه نهى از منكر را بگويد نبايد كرد، اين را بايد به ديوار زد. اين گونه روايت قابل عمل نيست.
و اين نفهمها نمىدانند چى مىگويند: هر حكومتى باشد حكومت باطل است! بلكه شنيدم بعضى از اشخاص گفتهاند كه خوب با اين وضعى كه هست، الان در ايران هست، ديگر ما نبايد تهذيب اخلاق بكنيم، ديگر غلط است اين حرفها! چيزى نيست ديگر حالا؛ حتما بايد استاد اخلاق در يك محيطى باشد كه همه مردم فاسدند، شرابخانهها همه بازند و عرض مىكنم كه جاهاى فساد همه بازند! اگر يك جايى باشد كه خوب باشد، آنجا ديگر تهذيب اخلاق لازم نيست، نمىشود، باطل است! اينها يك چيزهايى است كه اگر دست سياست در كار نبود، ابلهانه بود، لكن آنها مىفهمند دارند چى مىكنند. آنها مىخواهند مارا كنار بزنند. بله، البته آن پر كردن دنيا را از عدالت، آن را ما نمىتوانيم پر بكنيم. اگر مىتوانستيم، مىكرديم،