وظيفه شيعه اين است كه همواره منتظر ظهور باشد و از خدا بخواهد و دعا و ندبه كند. از بزرگترين عبادات همين انتظار است كه شبهاى قدر، بلكه هر شب جمعه حتى همه شب، اين انتظار را داشته و به اين اميد و نيت به رختخواب رود، و ضمناً خود را آماده يارى آن بزرگوار نمايد و علاوه بر ايمان و تقوى و انجام كارهاى خير و اعمال صالحه، بايد فنون جنگى را نيز بياموزد، و نهايت كوشش را به خرج دهد تا در رديف آن سيصد و سيزده نفر قرار گيرد، عدد اصحاب پيغمبر در غزوه بدر كه اسلام را پيروز و كفر را مغلوب ساخت...
حال آقايان محترم و جوانان خوش فهم روشنفكر! از شما انصاف مىخواهم كه... چنين عقيدهاى فرد و جماعتى را چگونه به كار نيك و به دانش و تقوى و ايمان، و اصلاح خود و ديگران، و تهذيب نفس و تقويت نيروهاى جسمى و روحى تشويق و تحريك مىنمايد و از جهالت و سهل انگارى و تنبلى و فسق و فجور باز مىدارد؟
آيا چه عاملى مىتواند از اين عقيده در سعادت افراد و اقوام و مؤثرتر باشد؟ مسيو كربن... نكته جالبى را متوجه و متذكر شده است:
«در ميان همه اديان و مذاهب تنها مذهب تشيّع مذهبى زنده است؛ زيرا شيعه همواره نظر به آينده دارد، بر خلاف پيروان ديگر اديان و مذاهب كه به گذشته نظر دارند».
... افسوس كه مجالى نيست وگرنه من در اينجا روشن مىكردم كه چه آثار مهمى بر اين عقيده بار شده است. پس از رحلت پيغمبر هيچ طايفه و