اندیشه سیاسی مسکویه

محسن مهاجرنیا

نسخه متنی -صفحه : 169/ 7
نمايش فراداده

«فوز الاكبر»، «سياسة الملك» و «تهذيب الاخلاق» طراحى و ارائه كرده است. در سرتاسر تحقيق كوشش شده تا اين فرضيه به محك آزمون گذاشته شود و انديشه سياسى مسكويه از اين زاويه بازسازى و به سامان شود. روش تحقيق، ابتدا بر توصيف و سپس بر تحليل قرار داده شده است. در اثناى تحقيق، نگرش‏هاى ديگران درباره انديشه مسكويه از نظر دور نمانده، اما تلاش شد كه محور، ارزيابى و تحليل آثار خود ايشان باشد؛ بنابراين، تحقيق حاضر بدون هيچ واسطه‏اى برگرفته از انديشه مسكويه است، هم‏چنان‏كه پيش از اين در مورد انديشه سياسى فارابى چنين تحقيقى به عمل آمد.

سازمان‏دهى كتاب

كتاب حاضر در پنج فصل و يك مقدّمه و خاتمه تنظيم شده است. در فصل آغازين، از زندگى و زمانه معلم ثالث به اختصار سخن رفته است.

فصل دوم به اجتماع و سياست اختصاص يافته و تلاش شده تا ماهيت اجتماع و منشأ حيات اجتماعى از زواياى مختلف بررسى شود تا معلوم گردد كه آيا انسان‏ها مدنى بالطبع‏اند، يا ضرورت‏هاى زندگى، اجتماع را بر آن‏ها تحميل ساخته است و يا آن‏كه به دليل عدم تطابق با طبيعت و وجود كاستىهاى فراوان و يا براى تحصيل سعادت و فضيلت آن را برگزيده‏اند. با اين بيان، بحث انواع اجتماعات سياسى به تفصيل مطرح شده است.

فصل سوم متكفل بيان مقام سياست نزد معلم ثالث است. با بررسى مفهوم سياست و جايگاه آن در منظومه فكرى او، نسبت آن با شريعت و اخلاق و تاريخ و فلسفه بررسى شده است.

فصل چهارم به بيان اهميت و جايگاه دولت و حكومت در انديشه مسكويه پرداخته است. با بررسى مفهوم دولت از منظر ره‏يافت‏هاى فلسفى، سياسى و حقوقى، عناصر چهارگانه آن مشخص شده و در نهايت، بحث بر عنصر حكومت