بخشی از زیبایی های نهج البلاغه

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

نسخه متنی -صفحه : 309/ 136
نمايش فراداده

اى مردم، هيچ گنجى سودمندتر از دانش و هيچ عزتى والاتر از بردبارى و هيچ كار زشتى بدتر از دروغ و هيچ غايبى نزديك‏تر از مرگ نيست اى مردم، كسى كه در عيب خويش بنگرد از عيب ديگران باز مى‏ماند، و كسى كه شمشير ستم در كشد به همان شمشير كشته خواهد شد، و كسى كه چاهى حفر كند در آن خواهد افتاد، و كسى كه لغزش خويش را فراموش كند اشتباهات ديگران را بزرگ مى‏شمارد، و كسى كه رأى خود را پسنديد گمراه مى‏گردد، و كسى كه به عقل خود بى‏نيازى جست مى‏لغزد، و كسى كه به مردم بزرگى فروخت خوار گرديد.

در دگرگونيهاى حالات، حقيقت افراد دانسته مى‏شود. روزها اسرار پنهان را آشكار مى‏سازند. آنچه از ديگران ناپسند مى‏دانى براى تربيت تو كافى است. كسى كه به راههاى انديشه‏ها روى آورد موارد اشتباه را مى‏شناسد. دوستى يك نوع خويشاوندى مورد بهره‏اى مى‏باشد. همان حقوقى كه تو بر برادرت دارى برادرت نيز بتو دارد. به هيچ نعمتى نمى‏رسيد مگر آنكه نعمت ديگرى را از دست مى‏دهيد.

هر جاندارى قوتى و هر دانه‏اى خورنده‏اى دارد و تو قوت مرگ هستى.

اى مردم از نيرنگ بپرهيزيد، زيرا آن از اخلاق فرومايگان است.

اخلاص در عمل مشكل‏تر و انديشه را از فساد رهائى دادن از درازى جهاد سخت‏تر است.

هيهات اگر پرهيزكارى نبود من زيرك‏ترين مردم عرب بودم‏