بخشی از زیبایی های نهج البلاغه

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

نسخه متنی -صفحه : 309/ 161
نمايش فراداده

كردند. گرفتار طلحه شدم كه باطنش درك نشدنى و نيرنگش پايان ناپذير بود

سخن مى‏گوئيد اما لال هستيد

قسمتى از خطبه‏اى است كه على (عليه السلام) در ضمن آن پيروان خود را در كوفه سرزنش مى‏كند: اگر خداوند به ستمگر مهلت دهد كيفر او از بين نمى‏رود و خداوند بر گذرگاه راهش در كمين است. آگاه باشيد، قسم به آن كسى كه جانم در دست او است اين گروه بر شما چيره خواهند شد، اين بدان جهت نيست كه آنان از شما بحق سزاوارترند بلكه بخاطر اين است كه آنها بسوى باطل زمامدار خود شتاب ميكنند و شما در حق من كندى مى‏كنيد. هميشه ملتها از ظلم حكمرانان خود مى‏ترسيدند و اينك من از ستم افراد ملتم هراس دارم من شما را براى جهاد روانه كردم شما نرفتيد، به شما گوشزد كردم نشنيديد، آشكارا و پنهانى از شما دعوت نمودم اجابت نكرديد، به شما اندرز دادم نپذيرفتيد. راستى آيا شما حاضريد و مانند غائبان هستيد و بنده‏ايد و همچون اربابان مى‏باشيد حكمت‏ها را براى شما مى‏خوانم از آن فرار مى‏كنيد، با موعظه به شما پند مى‏دهم از آن دورى مى‏جوئيد و شما را به جهاد با ستمگران تحريك مى‏كنم هنوز سخنم تمام نشده مى‏بينم مانند جمعيت سبا پراكنده‏