بخشی از زیبایی های نهج البلاغه

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

نسخه متنی -صفحه : 309/ 163
نمايش فراداده

بسيارى از آنان را از خود دور كرد. اين عمل براى على (عليه السلام)- كه قلب عظميش از انتقام بيزار بود- بزرگ تلقى شد، از اين رو به عبد الله بن عباس نامه‏اى نوشت و او را سرزنش نمود و از اين عمل جلوگيرى كرد و حقيقتى را كه ما امروز نسبت به آن تجاهل مى‏كنيم بيان فرمود، آن حقيقت اين كه: رئيس حكومت نيز نسبت به كارهاى مأمورين خود كه بر مردم گماشته شده‏اند مسئوليت دارد. فرمود: مردم بصره را با احسان و نيكوئى شاد گردان و گره ترس را از دلهايشان باز كن به من خبر رسيده است كه با بنى تميم بداخلاقى و خشونت مى‏كنى، اى ابو العباس- خدا ترا رحمت كند- در نيكى و بدى كه بر دست و زبانت جارى مى‏شود مدارا كن(1) زيرا ما هر دو در اين جهت با هم شريك هستيم و چنان كن كه گمان نيكوى من بتو باشد و انديشه من در باره تو سست نگردد

(1). امام (عليه السلام) مى‏خواهد به او دستور دهد كه در تمام گفته‏ها و كارهاى خوب و بد تحقيق كند و هرگز شتاب ننمايد، زيرا وى فرماندار و نماينده او است و بايد در كارها با يكديگر شريك باشند.