بخشی از زیبایی های نهج البلاغه

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

نسخه متنی -صفحه : 309/ 176
نمايش فراداده

آن گاه لشكريان با غنيمت فراوانى باز گشته‏اند در حالى كه به هيچكدام زخمى نرسيده و خونى از آنان ريخته نشده است. راستى اگر مرد مسلمانى پس از اين حادثه در اثر اندوه بميرد نبايد او را سرزنش كرد بلكه به مرگ سزاوار است.

شگفتا بخدا قسم اجتماع آنان بر باطل و تفرقه شما در حق، دل را مى‏ميراند و غم و اندوه ببار مى‏آورد. واى بر شما، دلهايتان از غم و اندوه پر باد. شما آماج تير آنان قرار گرفته‏ايد: به شما يورش مى‏برند و شما حمله نمى‏كنيد، با شما مى‏جنگند و شما نمى‏جنگيد و معصيت خدا را مى‏كنند و شما خشنود هستيد.

اگر در تابستان شما را به جنگ با آنان فرمان دهم مى‏گوئيد اينك شدت گرما است به ما مهلت ده تا از شدت گرما كاسته شود، و اگر در زمستان شما را به نبرد با آنان دستور دهم مى‏گوئيد اكنون شدت سرما است به ما فرصت ده تا سرما برطرف گردد، همه‏ى اينها براى فرار از سرما و گرما است، بخدا قسم شما از شمشير زودتر فرار خواهيد كرد.

اى مرد مانندهائى كه مرد نيستيد و عقلهاى شما مانند عقل كودكان و پرده‏نشينان است، اى كاش شما را نمى‏ديدم و نمى‏شناختم شناختنى كه بخدا قسم پشيمانى و تأسف و اندوه بدنبال دارد خدا شما را بكشد كه سينه‏ى مرا از خشم پر كرديد و با نافرمانى و بى‏اعتنائى به من، رأى و انديشه‏ام را تباه ساختيد تا آنكه قريش گفتند: پسر ابو طالب‏