پستترى(1).
عاصم گفت: يا امير المؤمنين، اين تو هستى كه لباست خشن و خوراكت سخت است امام (عليه السلام) فرمود: واى بر تو، من مانند تو نيستم. خداوند بر پيشوايان دادگر لازم دانسته كه خود را با مردم ناتوان تطبيق دهند تا فقير را رنج فقر نگران نسازد.
هنگامى كه عقيل برادر على (عليه السلام) تهى دست گرديد و از آن حضرت درخواست بخشش نمود، على (عليه السلام) در زمينهى نگهدارى اموال عموم، در ضمن سخن زيبائى، خود را چنين توصيف كرد: بخدا قسم اگر شب را به بيدارى روى خار سعدان سپرى كنم و مرا در غلها بسته و به زمين بكشند نزد من بهتر است از اين كه خدا و پيامبرش را روز قيامت ملاقات كنم در حالى كه به بعضى از بندگان ستم نموده و چيزى از مال دنيا را غصب كرده باشم.
(1). اين سخن مىرساند كه خوبيهاى دنيا مادامى كه از آنها سوء استفاده نشود طبعا انسان را از خدا دور نمىكند.