بخشی از زیبایی های نهج البلاغه

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

نسخه متنی -صفحه : 309/ 268
نمايش فراداده

چه ديدم

على (عليه السلام) در سحرگاه روزى كه ضربت به او وارد شد، فرمود: نشسته بودم، خواب بر چشمم مسلط شد، پيامبر خدا را در خواب ديدم، گفتم: اى رسول خدا، بسيار انحراف و دشمنى از امت تو ديدم فرمود: آنان را نفرين كن گفتم: خدا بجاى آنان بهترين افراد را به من بدهد و بجاى من بدترين كس را بر آنان بگمارد.

او را ببخشيد

على (عليه السلام) پيش از مرگ، پس از آنكه ابن ملجم به او ضربت زد، به عنوان وصيت چنين فرمود: من ديروز همنشين شما بودم و امروز براى شما عبرتى هستم و فردا از شما جدا مى‏شوم اگر زنده بمانم صاحب اختيار خون خود مى‏باشم، و اگر بميرم مرگ من وعده‏ى من است، و اگر ببخشم بخشش براى من نزديكى به خدا و براى شما، نيكوكارى است، پس ببخشيد

ستمديده

على (عليه السلام) در باره ستمهائى كه به او مى‏رسيده سخن مى‏گويد: