بخشی از زیبایی های نهج البلاغه

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

نسخه متنی -صفحه : 309/ 269
نمايش فراداده

از روزى كه خداوند جان پيامبرش را گرفت تا امروز پيوسته مظلوم بودم. پيش از ظهور اسلام نيز به من ستم مى‏شد. برادرم عقيل در باره برادرم جعفر مرتكب گناه مى‏شد و به من كتك مى‏زد

گاوهاى سه‏گانه

مناسب ديدم اين مثل را ذيلا نقل كنم، زيرا آن از زيباترين مثلهاى عربى در باره حيوان محسوب مى‏شود، بعلاوه اين نخستين مثلى است كه بعدها بوسيله «ابن مقفع» در كتاب معروف «كليله و دمنه» شيوع يافته است. مثل مزبور دعوت به اتحاد مى‏كند و از فتنه و آشوب بر حذر مى‏دارد. شگفت اينجاست كه اين مثل با اين كه منسوب به على (عليه السلام) است ولى در نهج البلاغه با اين همه چاپهاى گوناگون و اين همه توجهاتى كه به آن شده، از آن سخنى به ميان نيامده و حتى كسانى كه نهج البلاغه را تكميل نموده و جمع‏آورى كرده‏اند متعرض آن نشده‏اند: سه گاو در بيشه‏اى زندگى مى‏كردند: يكى سفيد و ديگرى سياه و