بخشی از زیبایی های نهج البلاغه

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

نسخه متنی -صفحه : 309/ 38
نمايش فراداده

جديد در آن ممنوع است مبتنى ميكرد از نهج البلاغه آشكار مى‏شود كه نظريات اخلاقى و اجتماعى پسر ابو طالب، بطور مستقيم يا غير مستقيم از اين ديد وسيع كه شامل وجود است سرچشمه مى‏گيرد. بنا بر اين در قانون وجود، مرگ نزديك‏ترين چيز به زندگى است، و خوبى و بدى بسيار بهم نزديكند، و بسا اندوه و شادى در يك لحظه در يك دل اجتماع ميكنند يا تنبلى و فعاليت در جسم واحدى بروز مى‏نمايند، و در ادبيات على: «چه بسا دورى كه از نزديك نزديكتر است، و بسا اميدى كه به محروميت منتهى مى‏گردد و تجارتى كه به زيان كشيده مى‏شود».

شگفت نيست اگر سخن پسر ابو طالب در بين مردم به حقيقت نايل گردد: «هر كه براى برادرش چاهى حفر كرد خودش در آن افتاد، و هر كه پرده‏ى حجاب ديگران را دريد پوشيده رويان خانه‏اش آشكار گرديدند و كسى كه بر مردم بزرگى فروخت خوار شد».

بنا بر اين دايره‏ى وجود واحد، تسليم در برابر قانون متناسب وجود را بر مردم و بطور كلى بر همه‏ى موجودات لازم ميداند. اين قانونى است كه امام (عليه السلام) بوسيله عقل و احساس و خيال خود، آن را درك كرده است، درك شگفتى كه كثرت وضوح آن محسوس است و صاحب آن را با اجبار بر آشكار ساختن حقايق سوق مى‏دهد. اينجاست كه درك مزبور بصورت كلماتى كه تركيب دهنده‏ى قواعد رياضى است بروز ميكند. اين قواعد، مظاهر وجود را در بر مى‏گيرد و به اصول‏