بخشی از زیبایی های نهج البلاغه

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

نسخه متنی -صفحه : 309/ 93
نمايش فراداده

حقوق انسانى برخوردار گردد و تمام واجبات، بر عهده‏ى او باشد و بر اساس اين حقوق و واجبات، از محبت انسانى بهره‏مند شود و ديگران را بهره‏مند گرداند آيا اعراب جاهليت و بعد از جاهليت، از فرزند پسر خوشحال نمى‏شدند و آن را به فال نيك نمى‏گرفتند و فرزند دختر آنان را اندوهناك نمى‏كرد و آن را به فال بد نمى‏گرفتند آيا اين سخن شگفت آورى كه فرزدق پس از مرگ همسرش با اين كه او را دوست مى‏داشت، در باره او گفت، نمايشگر نظريه عصر او كه متصل به عصر على (عليه السلام) است، در باره زن نمى‏باشد: براى انسان آسانترين مرده از ميان دوستانش كه مرگ او فرا رسيده، كسى است كه نقاب داشته باشد.

يعنى آسانترين مرده براى انسان از ميان دوستان و آشنايانش مرده‏اى است كه نقاب مى‏زند و منظورش زن است. بنا بر اين زن از نظر فرزدق شايسته آن نيست كه براى او گريه كنند و در مرگ او اندوهناك باشند. چرا فقط بخاطر اين كه زن است على (عليه السلام) با وجود اين كه از مردم همان زمان بود لكن از نظر انديشه و ديد و احساس، نافذترين و ارزنده‏ترين و عميق‏ترين آنان بشمار مى‏رفت. او در ضمن سخنانى كه پيروان اين انديشه احمقانه را سرزنش كرده، مى‏گويد: «برخى از آنان پسر را دوست دارند و از دختر بدشان مى‏آيد...» در اين صورت پسر و دختر از نظر على (عليه السلام) يكى است و تنها صفت «انسان» همگى را جمع مى‏كند.