گذشته از اين على (عليه السلام)- همان كسى كه به تمام مردم بويژه به ضعيفان محبت مىورزد- براى انسان خوش قلب واجب ميداند نسبت به زن بخاطر آنكه ضعيف شمرده شده، اگر نگوئيم ذاتا ضعيف است، مهربانتر باشد. از اين رو مىگويد: «ستمديده را يارى كنيد و مچ دست ستمگرى كه باعث بدگمانى است بگيريد و با همسران خود نيكى كنيد». در مورد ديگرى مىگويد: «من شما را به جلوگيرى از زشتيها و نيكى به همسرانتان فرمان مىدهم».
پسر ابو طالب بمنظور آنكه نخست عموم انسانها و بدنبال آن انسانها با ساير موجودات، خود را به گرمى محبت به پيچند، حلقههاى اين زنجير متصل را در دعوت خود تعقيب مىكند و در زمينهى دانش- كه ارزش آن از نظر على (عليه السلام) آشكار است- مىگويد: «مهربانى، آغاز دانش است».
اگر على (عليه السلام) كثرت گناهان را وحشتناك مىبيند بخاطر آن است كه كثرت گناه بحكم كسب عادت، انسان را به سنگدلى مىكشاند و بجاى آنكه در دلها محبت گرم ايجاد كند، تنفر سردى در آنها بوجود مىآورد. او در اين زمينه مىگويد: «خشكيدن اشكها بخطر سخت شدن دلها است، و سخت شدن دلها در اثر كثرت گناهان است». بنا بر اين اگر انسان گناهكار نباشد مهربان خواهد بود و در اثر اين مهربانى، از آنچه دارد در راه كمك به برادر انسانش دريغ نمىكند: «اگر نسبت به برادرت اطمينان دارى مال و دست آورد خود را به او