بخشی از زیبایی های نهج البلاغه

جورج جرداق؛ مترجم: محمدرضا انصاری محلاتی

نسخه متنی -صفحه : 309/ 94
نمايش فراداده

گذشته از اين على (عليه السلام)- همان كسى كه به تمام مردم بويژه به ضعيفان محبت مى‏ورزد- براى انسان خوش قلب واجب ميداند نسبت به زن بخاطر آنكه ضعيف شمرده شده، اگر نگوئيم ذاتا ضعيف است، مهربان‏تر باشد. از اين رو مى‏گويد: «ستمديده را يارى كنيد و مچ دست ستمگرى كه باعث بدگمانى است بگيريد و با همسران خود نيكى كنيد». در مورد ديگرى مى‏گويد: «من شما را به جلوگيرى از زشتيها و نيكى به همسرانتان فرمان مى‏دهم».

پسر ابو طالب بمنظور آنكه نخست عموم انسانها و بدنبال آن انسانها با ساير موجودات، خود را به گرمى محبت به پيچند، حلقه‏هاى اين زنجير متصل را در دعوت خود تعقيب مى‏كند و در زمينه‏ى دانش- كه ارزش آن از نظر على (عليه السلام) آشكار است- مى‏گويد: «مهربانى، آغاز دانش است».

اگر على (عليه السلام) كثرت گناهان را وحشتناك مى‏بيند بخاطر آن است كه كثرت گناه بحكم كسب عادت، انسان را به سنگدلى مى‏كشاند و بجاى آنكه در دلها محبت گرم ايجاد كند، تنفر سردى در آنها بوجود مى‏آورد. او در اين زمينه مى‏گويد: «خشكيدن اشكها بخطر سخت شدن دلها است، و سخت شدن دلها در اثر كثرت گناهان است». بنا بر اين اگر انسان گناهكار نباشد مهربان خواهد بود و در اثر اين مهربانى، از آنچه دارد در راه كمك به برادر انسانش دريغ نمى‏كند: «اگر نسبت به برادرت اطمينان دارى مال و دست آورد خود را به او