شمیم ولایت

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 753/ 431
نمايش فراداده

9. مظهر كرامت اِلهي

«مُكرِم» از اسماي فعلي خداوند است كه مظهر طلب مي‏كند و مظهر اَتمّ اين اسم اِلهي اميرمؤمنان(عليه‌السلام) است، چنان‏كه در زيارت جامعه مي‏خوانيم: «وعباده المكرمين الذين لايسبقونه بالقول... »[1].

معناي كرامت

كرامت هر چيز نفيس و عزيز شدن آن است. لغويان در معناي كرم آورده‏اند:

كرامت در مقابل «هوان» و حقارت است. در قرآن كريم نيز اين دو لفظ مقابل يك‏ديگر استعمال شده است، مانند (...من يُهن الله فماله من مُكرمٍ... )[2] و (فأمّا الإنسان إذا ما ابْتليه... فيقول ربّي أكرمن* ... فيقول ربّي أهانن)[3]. پس هر چيزي به هر اندازه كه از هوان و حقارت مبرّا باشد، به همان مقدار كرامت دارد و مورد تقدير و ستايش است.

استاد علامه طباطبايي (رضوان لله تعالي عليه) بارها مي‏فرمود:

«كرامت» معادل دقيق فارسي ندارد و براي بيان آن بايد از چند لفظ استفاده كرد.

آن گاه مي‏فرمودند: اگر انسان به مقامي برسد كه عبوديت محض پيدا كند و حاضر نشود در مقابل غير خدا سر بر زمين بسايد، مي‏توان گفت كه به مقام كرامت رسيده است.

كلام ايشان را اين‏گونه مي‏توان تبيين كرد كه انسان هر چه به عبوديّت محض نزديك‏تر شود، به همان مقدار از هوان و حقارت رها مي‏شود و به كرامت مي‏رسد؛ اگر به حدّ نهايي عبوديت خدا رسيد، كاملاً از هوان و حقارت مي‏رهد و به كرامت مطلق مي‏رسد، ولي اگر بهره‏اي از عبوديت خدا نداشته باشد، حقير مطلق است و حظّي از كرامت نمي‏برد. منظور از كرامت مطلق، همان اطلاق به لحاظ درجه وجودي انسان است، وگرنه كرامت مطلق حقيقي مخصوص خداي سبحان است.

[1] ـ مفاتيح‏الجنان.

[2] ـ سوره حج، آيه18.

[3] ـ سوره فجر، آيات16 ـ 15. ر.ك: التحقيق في كلمات القرآن، ماده «كرم».