شمیم ولایت

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 753/ 463
نمايش فراداده

رهنمودهايي درباره تفسير قرآن

آن چه از سخنان علي(عليه‌السلام) درباره منهاج تفسير و روش مَشْروع تبيين قرآن كريم استنباط مي‏شود، نكاتي است كه به برخي از آن‏ها اشاره مي‏شود:

1. خاموشي و نطق قرآن

قرآن تدويني، كتابِ صامت محض و ساكت صِرف نيست، بلكه با وجود ساكت بودن نطق و بيان دارد. اميرمؤمنان(عليه‌السلام) در اين باره فرمود: «فهو (القرآن) بينهم شاهد صادق و صامت ناطق»[1]؛ پس او (قرآن) در ميان شما گواهي راستگو و ساكتي گوياست. اگر قرآنْ خموش محض مي‏بود، هرگز به شهادت و صدق كه هر دو وصف گفتار است، موصوف نمي‏شد.

گذشته از آن، به ناطق بودن او نيز تصريح نمي‏شد، چنان‏كه اميرمؤمنان(عليه‌السلام) فرمود: «فالقرآن آمِرٌ زاجرٌ وصامت ناطق حجة الله علي خلقه أَخذ عليه ميثاقهم... »[2]؛ قرآن فرمان دهنده‏اي بازدارنده است و ساكتي گوياست و حجت خداوند بر مخلوق اوست كه پيمان عمل به قرآن را از بندگان گرفته است.

قرآن تكويني، يعني جهان آفرينش نيز صامتِ صرف و ساكتِ محض نيست، بلكه در عين خاموشي نطق نيز دارد، چنان‏كه امير مؤمنان(عليه‌السلام) فرمود:

فصار كل ما خلق، حجة له ودليلاً عليه؛ وإِن كان خلقاً صامتاً فحجّته بالتدبير ناطقة ودلالته علي المُبدع قائمة[3].

يعني آن‏چه آفريده است، حجّت و دليلي بر وجود اويند. هر چند به ظاهر مخلوقي خاموشند، ولي دليل گويا بر تدبير ذات پاك او مي‏باشند و گواهي آن‏ها بر آفريدگار همواره ادامه دارد.

[1] ـ نهج البلاغه، خطبه 147.

[2] ـ همان، خطبه 183.

[3] ـ همان، خطبه 91.