بنابراين،چون آنها به ياد خانه، يعني خانه اصلي و هميشگي قيامت بودند، ما آنان را به مقام مخلصين رسانديم.
نتيجه آن كه گناه حجابي است در برابر ديده بصيرت انسان كه نميگذارد راه و اسرار حق براي انسان روشن شود و اگر انساني بخواهد در محدوده هستي خود ولي شود و خود را از ولايت شيطان نجات دهد، بايد قلبش را از هوا خالي كرده و در مقام عمل نيز از گناه اجتناب كند.
پس از بيان اين مسأله كه انسان توان آن را دارد كه به ولايت نائل شود و «ولياللّه» گردد و همچنين پس از بيان عوامل و موجبات تحقّق ولايت و موانع آن، اين پرسش مطرح ميشود كه «ولي اللّه» چگونه به ولايت خود پي ميبرد.
قرآن و روايات به اين پرسش پاسخ دادهاند و با بيان نشانهها و اموري به انسان آموختند كه انسان در صورت توجه به خود و انديشهها و افكار خود ميتواند، اين خصوصيت را در خود كشف كند و آن نشانهها عبارت است از:
قرآن كريم ميفرمايد: (ألا إنّ أولياء اللّه لاخوف عليهم ولاهم يحزنون)[1]؛ آگاه باشيد كه اولياي خدا نه ترسي بر آنان است و نه حزن و اندوهي دارند.
اولياي خدا كساني هستند كه ميان آنان و خدا حائل و فاصلهاي نيست، حجابها از قلبشان زدوده شده و در پرتو معرفت، ايمان، اخلاص و عملِ پاك، خدا را با چشم دل چنان ميبينند كه هيچگونه شك و ترديدي به دلهايشان راه نمييابد و به دليل همين معرفت به خدا و وجود بيانتها و قادر بيكران و كمال مطلق است كه ماسواي خدا در نظرشان كوچك و بيمقدار است.
[1] ـ سوره يونس، آيه 62.