شمیم ولایت

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 753/ 494
نمايش فراداده

ضمناً جهان‏شناسي و انسان‏شناسي را كه هريك در حدّ خود، مظهر نامي از نام‏هاي مبارك الهي هستند، تعليم مي‏نمايد و نحوه پيدايش و پرورش بسياري از موجودهاي ذي‏روح يا غير ذي‏روح را به منظور تشريح آيات آفاقي و اَنفسي گزارش مي‏دهد. در تحليل مسايل شناخت‏شناسي، نه تنها حِسْبان و زَعْم و پندار واهي را كافي نمي‏داند، بلكه گمان را كه بسياري از انديشمندان به آن مبتلايند، ناقص مي‏شمارد و مظنّه را در تحقيق مسايل جهان‏بيني سودمند نمي‏داند.

آيات فراواني در اين زمينه نازل شده است كه ظنّ را چون خَرْص و تخمين دانسته و پيروي از آن را ضلالت مي‏داند و گمان‏پرستي را همراه با هواپرستي محكوم مي‏كند، مانند (إِنْ يتّبعون إِلّاالظَّنَّ وإِنْ هُم إِلّايَخْرصون)[1] و (وما يَتَّبع أَكثرهم إِلّاظنَّاً إِنَّ الظَّنَّ لايغني من الحقّ شيئاً)[2] و (إِنْ يتّبعون إِلّاالظَّنَّ وما تهوي الاَنفس)[3].

اثر ذكر و شكر بر يقين

همان‏گونه كه فكر ناب زمينه حصول يقين صاحب‏نظران است، ذكر خالص و شكر بي‏شائبه، وسيله حصول يقين صاحب‏بصران است. حضرت ابراهيم خليل(عليه‌السلام) نمونه كامل صاحب‏بصران است كه شاهد ملكوت آسمان‏ها و زمين بوده و از اين رهگذر به مقام يقين شهودي و جزم بصري رسيده است؛ (وَكذلك نري إِبراهيم ملكوت السَّموات والاَرض وليكون من الموقنين)[4].

[1] ـ سوره انعام، آيه 116.

[2] ـ سوره يونس، آيه 36.

[3] ـ سوره نجم، آيه 23.

[4] ـ سوره انعام، آيه 75.