شمیم ولایت

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 753/ 505
نمايش فراداده

اهميت قسط و عدل

خطوط كلي اقتصاد اسلامي را قسط و عدل ترسيم مي‏كند كه راسم همه خطوط ديني است. ازاين‏رو، از افراط مبتلايان به انبوه مال مي‏كاهد تا به دام كِظّه و شكم‏بارگي و اسراف و اتراف و طغيان و شُحّ و وَلَع و آز نيفتند. هم‏چنين از تفريط مبتلايان به اندوه فقر مالي كاهش مي‏دهد تا گرفتار سَغَب و سختي و گرسنگي و برهنگي و زبوني و دريوزگي نشوند و انزال قانون كلي «كي لايكون دولةً بين الاَغنياء منكم»[1]، از همگان، به ويژه از عالمان راستين و دين‏شناسان دين‏باور و مفسران متعهّد و فقيهان زاهد تعهد گرفت كه در برابر نابرابري توان‏گران و تهيدستان و در قبال ناباوري تكاثرورزان و در پيش روي محرومان آرام نگيرند و به دادخواهي برخيزند تا اموال عمومي در بين همه مردم جريان يابد، نه در نزد اشخاص خاص حقيقي يا حقوقي؛ لولا حضور الحاضر وقيام الحجّة بوجود الناصر وما أَخذ الله علي العلماء أََلّايقارّوا علي كِظّة ظالم ولا سَغَب مظلوم لاََلَقيتُ حَبلها علي غاربها و لَسقبت آخرها بكأس أَوّلها...[2]. از اين بيان معلوم مي‏شود كه همگان در تنظيم قسط اقتصادي مسؤولند، هم آن‏كه مي‏تواند در كِسوت رهبري و ولايت‏امر انجام وظيفه كند و هم آن‏كه توان رهبري را ندارد يا با قيام «من به الكفايه» ولايت مسلمانان از او ساقط شده است.

آزمون به فقر و غنا

اصل اين مطلب كه توان‏گري و تهيدستي هر دو آزمون الهي است و هيچ‏يك ذاتاً مايه كرامت يا اهانت آدمي نيستند، از آيات سوره فجر استنباط مي‏شود؛ (فأَمّا الاِنسانُ إِذا ما ابتلاه ربُّه فأَكرمه ونعّمه فيقول ربِّي أَكرمنِ * و امّا إذا ما ابتلاه فقدر عليه رزقه فيقول ربِّي أَهاننِ * كلّا... )[3].

چنان‏كه پندارِ باطل فرد مبتلاي به توان‏گري كه سبب مي‏شود، وي محبّت وافر به مال پيدا كند و نسبت به اطعام مستمندان قيام و اقدام نكرده، نه شائق باشد نه مشوّق، در آيات ديگر همين سوره آمده است.

[1] ـ سوره حشر، آيه 7.

[2] ـ نهج‏البلاغه، خطبه 3.

[3] ـ سوره فجر، آيات 17ـ15.