شمیم ولایت

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 753/ 643
نمايش فراداده

اختلاف قبل از علم انسان را محقّق بار مي‏آورد، چون تا چيزي براي انسان معلوم نشد، نبايد آن را بپذيرد. روح تحقيق و پژوهش مايه ترقّي انسان‏هاست، زيرا اگر بين آنان اختلاف نظر و تضارب آرا نبود، بلكه از انديشه يكسان بهره‏مند بودند، هرگز علم و صنعت پيشرفت نمي‏كرد و زمينه حلّ مسايل پيچيده فراهم نمي‏شد.

اين اختلاف با «امّت بودن» و «وحدت هدف» هيچ‏گونه منافاتي ندارد، چون هر دو طرف اختلاف، مقصد و هدف واحدي را كه همان ظهور حقّ و واقع است، دنبال مي‏كنند، همانند دو كفّه مختلف ترازو كه هدف واحدي را دنبال مي‏كنند؛ در اثر عدم تطابق كفّه وزن با كفه كالا و سبك بودن يكي و سنگيني ديگري اختلاف پديد مي‏آيد. اگر كفه وزنْ سنگين‏تر باشد، با اعتراض مي‏گويد: بايد مقداري بر كالا بيفزايي و آن را معادل من قراردهي تا با هم حركت كنيم و اگر كفّه كالا و موزون سنگين‏تر باشد، او نيز اعتراض مي‏كند كه چرا وزن معادل من نيست. دو كفّه ترازو بايد هماهنگ و هم‏پاي هم حركت كنند تا اختلاف پايان يابد. بنابراين، نزاع و اختلاف دو كفه ترازو براي رسيدن به مقصد و هدف واحد، يعني همان برقراري قسط و عدل است.

اختلاف نامقدس

اين اختلاف پس از ظهور حقّ و واقع است و بر اثر ظلم و هواي نفس پديد مي‏آيد. دو صاحب نظر، اگر پس از تبادل نظر و روشن شدن حقّ براي آنان به وسيله عقل يا وحي پيروي شيطان و هواي نفس كرده، در برابر حقّ ايستادند و اختلاف كردند، اختلافشان مذموم و براي از بين بردن حق و اِحقاق باطل است، نظير آن‏كه كسي بخواهد، پس از هماهنگي دو كفّه ترازو با «تطفيف» و كم فروشي نيرنگ بزند و بين دو كفه اختلاف ايجاد كند.