همه مكتبها و مذاهب غير الهي، همچون وهابيت و بهائيت، ساخته و بافته عالمان رياست طلب است، چون مردم عادي، نه توان مذهبسازي دارند و نه ديگران از آنها ميپذيرند. از اينرو، عالمانِ دين و حاملان كتاب بايد مواظب باشند كه از روي علم و عمد به خطر بزرگ مذهب تراشي مبتلا نشوند.
اميرمؤمنان، علي(عليهالسلام) اختلاف در دين و اهميّت آن را مطرح كرده، ميفرمايد:
از اختلاف و تلوّن در دين خدا بپرهيزيد، چون اختلافات مردم ريشهايي نيست و به وسيله رهبران ديني حلّ ميشود، ليكن اختلاف رهبران ديني و اختلاف در دين مايه هلاكتِ دين و جامعه است. بنابراين، اتحاد و اجتماع، گرچه از نظر طبيعي براي انسان سخت و تلخ است، ليكن اين تلخي بهتر از شيريني كاذب اختلاف است. آنگاه آن حضرت، براساس وحي الهي، نه طبق تجربه و تاريخ، قاطعانه ميفرمايد: اگر كسي در اين خيال است كه با اختلاف به نامي يا مقامي برسد، بداند كه خداوند هيچكس را، نه در گذشته و نه در آينده با تفرقه افكني خير نداده است:
فإيّاكم و التّلوّن في دين الله فإنّ جماعة فيما تكرهون من الحقّ خيرٌ من فرقةٍ فيما تحبّون من الباطل وإنّ الله سبحانه لم يُعط أحداً بفُرقةٍ خيراً ممّن مضي ولاممّن بَقي[1].
هرچند ضد همه آنچه كه از آثار وحدت شمرده ميشود، پيآمد تفرقه و اختلاف نامقدس است، ليكن در اينجا به سه موضوع اساسي اشاره مينماييم.
[1] ـ نهج البلاغه، خطبه 176.