در اين حيات طيّبْ غم، ترس، اضطراب، حرص، حسد، بخل، آز، كينه، عداوت، جهل و گمراهي راه ندارد، چون اين عالَم برتر از زندگي طبيعي است. در دنياي پست سخن مردم از بهتر خوردن وبهرههاي مادي است، ولي در حيات طيّب سخن ازمعارف است. خداي سبحان آنگاه كه از خوردنسخن ميگويد، خورندهها و دامها را كنار همذكر ميكند، مانند: (...ممّا يأكل الناس والأنعام... )[1]؛ از آنچه مردم و دامها ميخورند. (متاعاً لكم ولأنعامكم)[2]؛ تا وسيله استفاده براي شما و دامهايتان باشد. (كلوا وارعوا أنعامكم... )[3]؛ بخوريد و دامهايتان را بچرانيد.
ولي وقتي سخن از معرفت و علم و دانش است، خردمندان و عالمان را با فرشتگان نام ميبرد: (شهدالله أنّه لاإله إلّاهو والملائكة وأُولوا العلم... )[4]؛ خدا گواهي ميدهد كه جز او هيچ معبودي نيست و فرشتگان او و دانشوران نيز گواهي ميدهند، جز او كه توانا و حكيم است، هيچ معبودي نيست.
برخي ميپندارند كه دنيا انسان را فريب ميدهد. از اينرو، شكستها و ناكاميها را به دنيا نسبت ميدهند و خود را بيتقصير ميدانند. حضرت علي(عليهالسلام) گرچه در بسياري از سخنان خود، خطر دنيا را گوشزد ميكند و آن را مغروركننده و فريبا معرفي مينمايد، چنانكه ميفرمايد:
[1] ـ سوره يونس، آيه 24. [2] ـ سوره نازعات، آيه 33. [3] ـ سوره طه، آيه 54. [4] ـ سوره آلعمران، آيه 18.