صهبای حج

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 478/ 14
نمايش فراداده

حاصل اينكه، چنين نيست كه براي خداوند سبحان تنها حالي خاص مكشوف شود بلكه همه اشياء و احوال براي او مشهود است و چيزي او را مانع از چيز ديگر نمي‏شود. هيچ چيز از پيشگاه او پنهان نمي‏ماند. پس نه خُردي و كوچكي چيزي، مانع احاطه علمي خداوند بدان مي‏شود و نه دوري چيزي آن را از ديد او نهان مي‏دارد و نه حجابْ آن را از حضورْ مانع مي‏گردد و نه تاريكي آن را از ظهور بازمي‏دارد، بلكه خداي سبحان عالم به صغير است همان گونه كه به كبير، و شاهد دور است همچنان كه نزديك، و در نهان حاضر است همچنان كه در آشكار، و در تاريكي آشكار است آن چنان كه در نور:

(يا بُنَي إنَّها إنْ تَكُ مثقالَ حبَّةٍ من خردلٍ فتكُن في صخرةٍ أو في السَّموات أو في الأرض يأتِ بها اللهُ إنَّ اللهَ لطيفٌ خبير)[1].

خُردي خَرْدَلْ و حجاب و ضخامت صخره و دوري آسمانها و تاريكي زمين، مانع خداي لطيف خبيرْ از شهود تام نمي‏شود؛ زيرا بنابر آنچه در حكمت الهي‏بيان شده، خداوند لطيف است و هر لطيفي خبير؛ پس خدا خبير است و هرخبيري لطيف؛ و هر لطيف و مجرّدي، عالم است؛ پس هر عالمي لطيف و مجرد.

راز اين احاطه و علم گسترده، آن است كه خداوند، اول و پيش از هر چيز بوده، پس هرگز چيزي بر او پيشي نداشته تا اين سبقت موجب غيبت سابق از مسبوق گردد. همچنين خداوند آخر و بعد از همه چيز است. بنابراين، اصلاً چيزي بدو ملحق نمي‏شود تا اين لحوق مانع از شُهود لاحق گردد و خداوند ظاهر است و هيچ چيز را جز بدو ظهوري نيست؛ بنابراين، ابداً چيزي بر او ظاهر نمي‏شود تا ظهور فائق او بر ظهور خداي تعالي غالب آيد و حجاب از نور براي او فراهم آورد و او را ممانعت از حضور كند.

[1] ـ سوره لقمان، آيه 16.