صهبای حج

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 478/ 16
نمايش فراداده

گذشته بود و بر آنان شرافت و چيرگي داشت.

امّا اختلاف شرايع و مناسك و مناهج كه خداوند تعالي درباره‏ء آنها فرموده است: (لِكلٍّ جَعَلْنا منكم شرعةً ومِنْهاجاً)[1] مآل و مرجع آن به تخصيص بازمي‏گردد نه به نسخ؛ بدين معنا كه شرايط ويژه‏اي كه براي جامعه انساني پيشامد مي‏كند، حكمي فرعي و قانوني جزئي را مي‏طلبد كه اختصاص به همان شرايط دارد و با سرآمدن مدّت آن شرايط، عمر اين قانون يا حكم نيز به پايان مي‏رسد. همه اختلافات فرعي شرايع تنها از باب تخصيص زماني است، نه از باب نسخِ به معناي ظهور نقص يا عيب و يا فساد در حكم قبلي. چون خداي سبحان حق است و جز حق نمي‏گويد: (واللهُ يقولُ الحقَّ وهو يَهْدي السَّبيل)[2].

حج، آن گونه كه توضيح آن خواهد آمد، به عنوان يكي از مهمترين مظاهر اسلام، مظهر تام دو اصل مذكور، يعني كليّت و دوام است. از اين‏رو مولود كعبه، امير بيان، مولاي موحدان، امام علي‏بن ابي‏طالب(عليه‏السلام) مي‏فرمايد: مردم همچون تشنه‏كاماني كه به آبگاه مي‏روند به سوي آن روانه شده، و چونان كبوتران بدان شيفتگي نشان مي‏دهند... و در مواقف پيامبران مي‏ايستند و خود را به فرشتگان گردش‏كننده به گِرد عرش همانند مي‏سازند و در بازار عبادت، سودها به كف مي‏آورند و به سمت ميعادگاه آمرزش شتاب مي‏آرند.

[1] ـ سوره مائده، آيه 48.

[2] ـ سوره احزاب، آيه 4.