صهبای حج

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 478/ 429
نمايش فراداده

شما مسئول هستيد پس بايد افراد شاهد شما به افراد غايب اطلاع دهد:

«إنّكم مسئولون فليبلّغ الشاهد منكم الغائب».

بنابراين، حج‏گزارْ فقيهي است كه براي مسلمان ديگري كه توفيق حضور در مواقف را نداشته و حرمين و اجتماعاتي را كه در آنها برپا شده ادراك نكرده، حامل بار فقه است.

10 ـ ولايت و امامت اميرالمؤمنين، علي‏بن‏ابيطالب(عليه السلام) را مطرح كردن و امّت را با امام آشنا كردن و امام را به امت شناساندن و اطاعت او را چون اطاعت پيامبر دانستن و در نتيجه حيات جامعه را زندگي معقول و اسلامي كردن و از زندگي جاهلي نجات دادن.

رسول اكرم‏صلي الله عليه و آله و سلم هنگام بازگشت به مدينه، در محلّي نزديك «جُحْفه» به‏نام «غديرخُم»، فرمود: هر كس كه من مولاي اويم، علي هم مولاي اوست. خداوندا! دوستدار علي را دوست بدار و با كسي كه با او دشمني مي‏كند، دشمني فرما: «من كنت مولاه فعلي مولاه. اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه»[1].

با گماردن امام علي(عليه السلام) بدين مقام، دين كامل و نعمت تمام شد[2].

تا بدين جا تمام شد آنچه كه بر اين بنده گذشته بود. حال آنكه كليّات اين سخنان در سفر حج نصيبم شد و هر آنچه در دلم دميده و القاء مي‏شد، خواه در سفر يا حضر، در حِلّ يا حرم، مي‏نوشتم. البته پس از آن نيز در فرصتهاي مناسب، مباحث ديگري درباره «حج و زيارت» نگاشته يا بيان شد كه كتاب حاضر، حاصلِ انضمام و تنظيم و تكميل آن نوشته‏ها و گفتارهاست.

[1] ـ تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 112 و كافي، ج1، ص295.

[2] ـ سوره مائده، آيه 3.