دیوان شمس
مولانا جلال الدین محمد بلخی
نسخه متنی -صفحه : 3704/ 13
نمايش فراداده
غزليات
-
اى نوبهار عاشقان دارى خبر از يار ما
اى بادهاى خوش نفس عشاق را فريادرس
اى فتنه روم و حبش حيران شدم كاين بوى خوش
اى جويبار راستى از جوى يار ماستى اى قيل و اى قال تو خوش و اى جمله اشكال تو خوش
اى قيل و اى قال تو خوش و اى جمله اشكال تو خوش
-
اى از تو آبستن چمن و اى از تو خندان باغ ها
اى پاكتر از جان و جا آخر كجا بودى كجا
پيراهن يوسف بود يا خود روان مصطفى
بر سينه ها سيناستى بر جان هايى جان فزا ماه تو خوش سال تو خوش اى سال و مه چاكر تو را
ماه تو خوش سال تو خوش اى سال و مه چاكر تو را