ستاره (مجموعه شعر)

حسین پناهی

نسخه متنی -صفحه : 26/ 12
نمايش فراداده

کاکل

با تو

بي تو

همسفر سايه خويشم وبه سوي بي سوي تو مي آيم

معلومي چون ريگ

مجهولي چون راز

معلوم دلي و مجهول چشم

من رنگ پيراهن دخترم را به گلهاي ياد تو سپرده ام

و کفشهاي زنم را در راه تو از ياد برده ام

اي همه من

کاکل زرتشت

سايه بان مسيح

به سردترين ها

مرا به سردترين ها برسان