ستاره (مجموعه شعر)

حسین پناهی

نسخه متنی -صفحه : 26/ 24
نمايش فراداده

بارون

همه اينو مي دونن

که بارون

همه چيز و کسمه

آدمي و بختشه

حالا ديگه وقتشه

که جوجه ها را بشمارم

چي دارم چي ندارم

بقاله برادرم

مي رسونه به سرم

آخر پاييزه

حسابا لبريزه

يک و دو ! هوشم پريد

يه سياه و يه سفيد

جا جا جا

شکر خدا

شب و روزم بسمه