مأمون، خليفه عباسى (در سال 227 ه . ق) مركزى به نام بيت الحكمه در بغداد بنيان نهاده شد كه در آن برخى از دانش هاى يونانى از جمله منطق نيز تدريس مى شد.
كتاب هاى منطقى ارسطو، كه مجموعه آنها بعدها و در قرن ششم ميلادى ارغنون نام گرفت و جمعاً هشت رساله بود، همگى در اين زمان به عربى ترجمه شد. هم چنين مقدمه معروف فرفوريوس بر منطق ارسطو به نام ايسا غوجى نيز با عنوان مدخل به عربى ترجمه شد و در رديف كتب هشت گانه ارسطو قرار گرفت.
پس از ورود منطق در حوزه فرهنگ اسلامى، اين علم به سرعت در ميان مسلمين نفوذ و گسترش يافت. دانشمندان مسلمان پس از فراگيرى صحيح و دقيق اين دانش در دسته بندى و تنقيح مباحث، شرح و تفصيل آن و افزودن بحث هاى دقيق به پيشبرد منطق همّت گماشتند.
از بين دانشوران و فرهيختگان بزرگ مسلمان، كه به اِمعان نظر و موشكافى در مسائل منطقى پرداختند و در تكميل و تنظيم علم منطق نقشى مهم و به سزا داشتند مى توان به اين افراد اشاره كرد:
1 . ابونصر محمد بن طرخان فارابى ملقب به معلم ثانى (338 - 257ه . ق). وى پدر منطق اسلامى شناخته شده و بر آثار منطقى ارسطو شرح هاى متعددى نوشته است. فارابى نخست از شاگردان بيت الحكمه بود و سپس از استادان برجسته آن جا شد. مهم ترين اثر منطقى او اوسط كبير و مجموعه اى است كه با عنوان منطقيات فارابى به چاپ رسيده است.
2 . ابوعلى حسين بن عبدالله بن سينا ملقب به شيخ الرئيس (428 - 370ه . ق). وى بزرگ ترين منطق دان مسلمان است. ابوعلى در منطق داراى تأليفات بسيارى، چون منطق شفا، نجات، دانشنامه علائى و منطق اشارات است. تدوين منطق در دو بخش تعريف و استدلال، به جاى نه بخش، كه با سليقه ارسطو سازگار بوده است، به ابتكار ابن سينا در فرهنگ اسلامى تأسيس شده است.
3 . زين الدين عمر بن سهلان ساوى (م 450ه . ق). وى از مردم ساوه است. مهم ترين كتاب منطقى ساوى، كه امروز يكى از متون درسى دانشگاه الازهر در مصر است، البصائر النصيريه نام دارد. او هم چنين داراى آثارى در منطق به زبان فارسى است كه با عنوان تبصره و دو رساله ديگر در منطق به چاپ رسيده است.