غزلیات

سنایی غزنوی

نسخه متنی -صفحه : 436/ 165
نمايش فراداده

  • ماهى كه ز رخسارش فتنه ست به چين اندر افسون لب عيسى دارد به دهان اندر كز نوك سليمانى بر طرف كمر دارد از طلعت و رخسارش خورشيد چو مظلومان خرم بود آن روزى كز بهر طرب دارم خرم بود آن روزى كز بهر طرب دارم
  • وز طره ى طرارش رخنه ست بدين اندر برهان كف موسى دارد به جبين اندر وز ننگ سليمان را دارد به نگين اندر افتد ز فلك هر دم پيشش به زمين اندر زلفش به يسار اندر ساغر به يمين اندر زلفش به يسار اندر ساغر به يمين اندر